برندسازی شخصی چیست؟
اولین سوالی که ما توی هر حوزهای باهاش موجه میشیم اینه که چی هست؟ الانم میخوام بگم این برند شخصی که مدام دارم تکرارش میکنم چی هست.
خیلی ساده و خلاصه برات میگم. فکر کن توی حوزهای که عاشقش هستی داری کار میکنی. من به عنوان یه مشتری میخوام از کالاها یا خدمات تو استفاده کنم. آیا من وقتی بخوام اون کالا رو بخرم، تو اولین نفر هستی که بخوام بیام سراغت؟ دومی هستی؟ سومی هستی؟
اگر جزو این افراد هستی یعنی خواسته یا ناخواسته تونستی برند خودت رو شکل بدی و از اینجا به بعد باید حفظش کنی. اما اگه جزو این افراد نیستی یعنی اینکه باید دست به کار بشی. باید شروع کنی به این که خودت رو به مخاطبات بشناسونی.
یه تصور بسیار بسیار بسیار غلط توی جامعه ما وجود داره. مردم فکر میکنن که اگه برند شخصی واسه خودشون نسازن اتفاق خاصی نمیفته و هیچی نمیشه اما یه نکته رو در نظر نمیگیرن. تو اگه خودت برند خودت رو اونجوری که دوس داری نسازی، بقیه آدمها طبق تصورات خودشون (که توی 99 درصد مواقع چیزی نیست که خوشت بیاد) برندت رو شکل میدن. پس الان و توی زمان حال، داشتن یا نداشتن برند شخصی دیگه یه انتخاب نیس، بلکه یه اجباره. ما باید برند شخصی خودمون رو بسازیم تا بتونیم استعدادهای خودمون رو مدیریت کنیم. تا بتونیم خودمون رو به بهترین شکل ممکن نشون بدیم. اما برگردیم سر سؤال خودمون. برند شخصی چی هست؟ واسه این موضوع تعریفهای خیلی زیادی شده اما الحق و و الانصاف جف بزوس (مؤسس و مدیرعامل آمازون) بهترین تعریف رو از برند شخصی داشته. توی یکی از صحبت هاش برند شخصی را این مدلی تعریف میکنه: برند شخصی شما اون چیزیه که وقتی از اتاق خارج شدید، پشت سرتون میگن.
حالا سوالم ازت همینه. آیا اون چیزی که علاقه داری بقیه راجع بهت بگن، گفته میشه؟ آیا تعاریف، صفات و ویژگیهایی که دوست داری تو رو با اونها بشناسن، بهت اطلاق میشه؟ کلاً واسه اون القاب، صفات و ویژگیهایی که دوس داری پشت سرت بگن، تلاش کردی؟ بذار یکم برگردم عقب، کلاً تا حالا فکر کردی دوس داری راجع بهت چه چیزهایی گفته بشه؟ اگه تا الان به این موضوع فکر نکردی، لطفاً کاغذ و قلم رو بردار و دقیقاً بنویس که دوس داری بقیه راجع بهت چی بگن.
نیاز به گفتن نیس اما خب کار از محکم کاری عیب نمیکنه. زمانی متوجه میشی مسیر کاریت رو درست انتخاب کردی، که بین شغل مورد علاقت و اون کاری که عاشقش هستی با اون ویژگیهایی که دوس داری پشت سرت گفته بشه، هماهنگی وجود داشته باشه. مثلاً نمیتونی همزمان عاشق کار فروشندگی باشی و دوس داشته باشی بقیه راجع بهت بگن چقدر آدم کم حرف و خجالتی هست.
بریم سراغ ادامه این موضوع که برند شخصی چی هست. دوست من، لطفاً یه نکته رو خیلی خوب توی ذهنت بسپار. چه برندهای شرکتی و چه برندهای شخصی یه چیزی رو باید خوب آویزه گوششون کنن، باید برند تو حول و حوش توانایی هات بچرخه. به زبون سادهتر یعنی اون چیزی که واقعاً میتونی از پسش بر بیای رو قول بدی و در مرحله بعدیش اون قولی که دادی رو بهش عمل کنی. فرمولی بخوایم به موضوع نگاه کنیم برند (چه محصول، چه خدمات و چه شخصی) مساوی هست با قول + تعهد.
کم کم داری با این که برند شخصی چی هست آشنا میشی. متوجه شدی برند شخصی یعنی اینکه باید بهترین نسخه خودت رو به نمایش بذاری. باید کاری کنی اکثر آدمها تو رو اونجوری که دلت میخواد، بشناسن. باید کاری کنی که افراد تمایز تو رو از بقیه تشخیص بدن. باید توی مسیری حرکت کنی که توی اون تخصص داری و بهش علاقمند هستی. حد اقلش اینه اگر تخصص نداری اما عاشق کاری هستی، اول تخصصش رو بدست بیاری و بعد شروع کنی به ساختن برند شخصی خودت.
اما خواهشا یه نکته رو هیچوقت فراموش نکن. از ساخت برند شخصی خودت غافل نشو همونجوری که تا همین الانم برند شخصیت به واسطه یسری کارهات شکل گرفته اما تا فرصت از دست نرفته بقیشو خودت بساز.
امیدوارم که سؤال اول رو تونسته باشم بهت جواب بدم.
بدون نظر