برندسازی شخصی نیازی به پیش نیازی دارد؟

طی یه تحقیقی که خارج از کشور انجام شده محققان به یه نتیجه جالب و شاید ترسناک رسیدن. نتیجه این بوده که تا چندسال آینده (خودشون میگن تا 3 سال آینده اما من یکم بعید بدونم و حدسم اینه دیرتر اتفاق بیفته) همه چیز ختم به برند شخصی بشه. یعنی هر شخصی توی دنیا هر کاری خواست انجام بده، دنبال برندهای شخصی بگرده. البته یه نکته رو باید بگم و اونم نظر شخصی خود منه. این اتفاق از نظر من دیر یا زود خواهد افتاد اما نه محدود به برند شخصی. از نظر من در آینده همه چیز ختم به برندها و برندهای شخصی می‌شه.

فرقش چیه؟ فرق تو اینه که بعضی از برندها انقدر قدرتمند عمل می‌کنن که فراتر از اسم یا شخص قرار می‌گیرن و بعضی دیگه از برندها تحت تأثیر شخص قرار می‌گیرن. اتفاقی که توی ایران هم زیاد داریم. مدیرهایی که هم خودشون برند هستن و هم برندهای محصول یا خدمتشون قدرتمند هستن. واسه همین دلیل از نظر من در آینده نه چندان دور (البته همین الان هم تا یه درصدی اتفاق افتاده) همه چیز توی بازار ختم به برند یا برند شخصی می‌شه.

اما بریم سراغ جواب این سؤال که پیش نیازی داره یا نه؟

قطعاً یسری پیش نیاز لازم داری. مهم‌ترین پیش نیازی که باید هر شخصی داشته باشه، آمادگی ذهنیش هست. اگر باور نداری که می‌تونی از خودت یه برند خوب بسازی سمت این کار نیا. اگه از سر اجبار و بدون علاقه به این سمت کشیده شدی، ادامه نده. من اولین چیزی که ازت می‌خوام اینه که با عشق و علاقه و با اعتماد به خودت وارد این حوزه بشی.

توی این مسیر و طبق تجربه شخصی خودم، آدم‌هایی که اصلاً علاقمند به این حوزه نبودن، نتونستن ادامه بدن. پس لطفاً قبل از هر گونه اقدامی که بخوای انجام بدی، از اینکه می‌خوای وارد یه دنیای جدید بشی مطمئن شو و بهش علاقمند باش.

پیش نیاز بعدی که همه باید داشته باشن اینه که حداقل‌هایی رو راجع به کاری که عاشقش هستن رو بدونن. اگه قرار باشه اجرای برند شخصیت رو شروع کنی تا بعد از آغاز اجرا، تازه متوجه بشی چه کاری رو دوس داری سخت در اشتباهی. استراتژی که واسه رسیدن به برند شخصی یه کار وجود داره رو نمی‌تونی به کارهای دیگه منتقل کنی و گاهی این عدم آگاهی، منجر به هدر رفت درآمد و هزینه می‌شه.

مورد بعدی تکرار یه جمله است. باید اینو بپذیری که اگه برند شخصی خودت رو نسازی، دیگران طبق تصورات خودشون، برند شخصیت رو شکل میدن. پس جزء پیش نیازهای اجرای برندسازی شخصی، قطعاً باور به این موضوع است. علاوه بر مطلبی که الان گفتم یه نکته رو هم باید مد نظرت قرار بدی و اونم اینه که برند شخصی دیگه الان مختص وکیل و وزیر و هنرمند و فوتبالیست و استاد دانشگاه نیست، الان توی هر زمینه و هر پستی که کار بکنی، باید برند شخصی خودت رو بسازی و هیچ عذری هم پذیرفته نیست.

اما بریم سراغ کارهای عملیاتی که باید قبل از ایجاد برند شخصیت انجام بدی. پس لطفاً کاغذ و خودکار رو کنار دستت بذار و این کارها رو انجام بده. (دقت کن که اول، هر مرحله رو انجام بدی و بعد بری ادامه کتاب رو بخونی).

اول از همه یه تعریفی از خودت داشته باش. یعنی بنویس کی هستی؟ چه چیزهایی رو دوست داری؟ (شامل تیم فوتبال، غذا، رنگ و هرچی که به ذهنت میاد) با چه کارهایی آرامش می‌گیری؟ چه آدم‌هایی باعث خوشحالیت میشن و چه آدم‌هایی باعث ناراحتیت؟ و از همه مهمتر بنویس عاشق چه کاری هستی که انجام بدی؟

بعدش بیا بصورت کلی، بازار هدفی که فکر می‌کنی داری رو یادداشت کن. نمی‌خوام ریز به ریز بنویسی اما بصورت کلی بنویس. یه چیز رو دقت کن که اگه چنتا کار رو دوس داری واسه هر کدومش بازارش رو بنویس و سعی کن کم کم اولویت بندیشون کنی.

کار سومت اینه راجع به کار یا کارهایی که عاشقش هستی، یه شمای کلی از رقیبات رو یادداشت کنی. اینکه اصلاً چنتا هستن؟ قدرتشون چجوریه؟ چقدر سهم دارن و از اینجور چیزها اما باز یادت باشه که فعلاً تو این مرحله کلیات ازت می‌خوام.

و اما مورد آخری که توی این بخش ازت می‌خوام اینه که بنویسی دوس داری بقیه تو را چجوری بشناسن؟ مثلاً دوس داری یه مدیر منضبط بدونن یا مثلاً یه کارمند فعال یا یه استاد خوش برخورد یا از این دست ویژگی‌ها. البته سعی کن خیلی بیشتر از اینی که من نوشتم، بنویسی. (یعنی هرچی دوس داری راجع بهت بگن رو بنویس).

مثلاً خود من علاقمند به این هستم که آدم‌هایی که باهام آشنا میشن، منو به عنوان یه همراه، یه دوست، یه رفیق خوب بدونن. یه دوستی که بیشتر از همه علاقمند به پیشرفتتون هست، یه رفیقی که دوس داره هر کمکی از دستش بر میاد واستون بکنه تا بتونید موفق بشید. حالا هر چقدر آدم‌های دور و برم منو به این خصوصیات بشناسن، طبیعتاً برند شخصی خودم رو دارم درست پیش می‌برم و هر چقدر از این واژه‌ها دورتر باشم، یعنی یه جایی از راه رو اشتباه رفتم.

یه موضوع هست که اگر بنویسی خیلی بهتره و اونم نوشتن مهارت‌هایی هست که واسه کارت باید یاد بگیری. بنویس توی کدومش مهارت داری و توی کدومش ضعف داری.

این موارد رو که بنویسی یعنی آمادگی اینو داری که بری و واسه کاری که دوسش داری، شروع کنی به جنگیدن. این تازه مقدمات مبارزست. تازه اول راهی و من می‌خوام با ذهن آماده، با شناخت خوب نسبت به کار مورد علاقت بیای توی میدون و بتونی با انرژی و موفقیت خوبی این مسیر رو ادامه بدی.

بدون نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *